کد مطلب:314459 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:207

با قلبی شکسته، متوسل به ابی الفضل شدیم
3. در پی درخواست اینجانب از صدیق گرانقدر آقای مهدی خراسانی ساكن بم. ایشان جریان شفای فرزند دوست شان را كه در سال 1380 شمسی اتفاق افتاده است بدین شرح برایم فاكس نمودند:

ساعت 30 / 7 صبح بود، فرزندم از خواب بیدار شد اما نه مانند همیشه بلكه با صدای ضجه و ناله های بلند در ابتدا مادرش با این تصور كه پسرم گرسنه است قصد شیر دادن به او را می كند كه او هم امتناع می نماید. و مرتب به خود می پیچد. شربت نفخ معده هم برایش كار ساز نمی شود. بعد از تماس با من بلافاصله فرزندم را نزد خانم دكتر شیزی (متخصص كودكان در شهر بم) بردیم. با معاینه كودك تشخیص انسداد روده ها داده شد و برای اطمینان از ناحیه شكم دستور سونوگرافی و رادیولوژی داده شد.

با دیدن عكس ها و سونوهای دكتر اسماعیلی (رادیولوژیست) تشخیص متخصص اطفال را تأیید و حتی پیشنهاد مشاوره با یك پزشك جراح را داد.

تقریبا ساعت 3 بعدازظهر بود كه نزد دكتر آهنگران (متخصص جراحی) رفتیم.



[ صفحه 405]



ایشان هم با دیدن عكس ها و سونو دستور مجدد رادیولوژی داد، اما این دفعه با ماده ی باریم را دادند (كه غیر از تشخیص به باز شدن روده ها كمك می كند). ساعت 30 / 4 دقیقه عصر بود كه آقای دكتر اسماعیلی عمل تزریق را پنج مرتبه انجام دادند. كه نتیجه ی هر پنج بار منفی بود. با مشاوره ای كه پزشكان با هم انجام دادند دستور عمل جراحی را دادند اما هیچ چیز را تضمین نكردند و با ناامیدی گفتند: می توانید كودك را به كرمان منتقل كنید. من پیشنهاد كردم او را شیراز ببرم كه آنها حتی به كرمان رسیدن او را تضمین ننمودند.

با شنیدن نظر اخیر دكترها تمامی وجودم را سستی و لرزه فرا گرفت.

ساعت 7 شب بود، به اتفاق همسر و بقیه اعضای خانواده به سمت كرمان با اتومبیل حركت كردیم. تمام مسیر راه بارندگی شدید بود و ترافیك، بر خلاف انتظارمان كه امید داشتیم مسیر را در زمان كوتاهتری بپیماییم طولانی تر شد.

اما كسی كه كشتی خود را غرق شده می بیند چه دارد جز التجا و چه پناهگاهی بهتر از خاندان پاك نبوت. در حالی كه امید ما رو به ناامیدی گرائیده بود با قلبی شكسته، متوسل به ائمه اطهار به خصوص حضرت ابی الفضل علیه السلام شدیم و در دل راز و نیاز و تمنایی داشتم و فرزندم را از او خواستم و بی اختیار اشك هایمان سرازیر شد.

زمان حركت با بیمارستان كرمان هماهنگ شده بود و اتاق عمل را آماده كردند، فرزندم در تمام مسیر از شدت درد به خود می پیچید و امان ما را بریده بود.

هنگامی كه به كرمان رسیدیم، در بیمارستان كودك در معرض معاینات قبل از عمل قرار دادیم. زمانی كه آقای دكتر مدرسی نژاد (كشیك شب) به بالین فرزندم آمد سریعا شروع به معاینه نمود تا فوت وقت انجام نشود و عمل به تأخیر نیفتد.

ابتدا نتایج عكس ها و سونوگرافی را دیدند ولی در كمال تعجب وقتی كودك را معاینه كردند اظهار داشتند این شخص بیمار نیست و سراغ بیمار را می گرفتند.

گفتیم: همان است، باورشان نمی آمد. چهره ی فرزندم لحظه به لحظه روشن تر می گشت و خنده بر لبانش نقش بست! آری كسی كه هیچ امیدی برای زنده بودنش نبود.

دكتر همان لحظه ما را مرخص كرد و با اطمینان كامل اعلام داشت كه هیچ اثر



[ صفحه 406]



بیماری در وجودش نیست. بیمارستان را ترك كردیم و صبح روز بعد مجددا برای معاینه آمدیم، اما خوشبختانه نتیجه كاملا رضایتبخش بود. آری، فرزندم سالم دوباره به لطف خدا و شفاعت ائمه ی اطهار به خصوص حضرت ابوالفضل علیه السلام به جمع ما برگشت.

بم - دكتر منصور اخترشناس